معرفت فاطمی
همه ما این کارها را داریم؛ روضه خوانی، اشک ریختن، سینه زنی، خب اینها یک مطلب است. مطلب دیگر این است که بدانیم وجود مبارک فاطمه (س) چه کرده است؟
حضرت زهرا (س) یک سلسله کارهائی کرده که نه فهمش مقدور ماست، نه ما مأمور به تأسّی هستیم. آنچه که مرحوم کلینی (رض) نقل می کند که جبرئیل به دیدار او آمده، آن حرف ها را به وجود مبارک فاطمه (س) گفته است. حضرت علی بن أبیطالب را خواست، به علی بن أبیطالب فرمود: یا علی! اینها گفته های جبرئیل است، من ا ملاء می کنم، تو بنویس... اینها را نه عقل ما می رسد و نه...فقط ما یک گریه شوق داریم وقتی این گونه احادیث را برای ما می خوانند.
اینکه در بعضی از روایات دارد که ائمه فرمودند مادر ما حجه الله است، یا در نهج البلاغه می بینید وجود مبارک حضرت امیر به گفت فاطمه استدلال می کند و می گوید : فاطمه اینچنین فرمود. برای این است که فاطمه معصوم است، گفته او حجت است، برهان است، البته امام نیست اما هر معصومی حرفش حجت است. در بعضی از مطالبی که در نهج البلاغه است، وجود مبارک حضرت امیر به گفته فاطمه (س) استدلال می کند. می گوید: زهرا اینچنین فرمود. مگر علی بن ابیطالب همتائی دارد بعد از پیغمبر؟ خود حضرت صاحب مقام سلونی است ولی با این حال می گوید: زهرا اینطور گفت.
حالا چرا فاطمه(س)حجت خداست؟ برای اینکه ما خیلی از حرف هایمان را از کتاب او گرفتیم. ما می گوئیم: در « مصحف فاطمه » است. از امام صادق (س) سئوال می کنند: آخر اینطور که خبر غیبی می دهی، کجا نوشته است؟ در کدام کتاب نوشته است؟ در قرآن نوشته است؟ می فرماید: بله، در کتابی که شبیه قرآن است و آن مصحف مادرمان است. آن را هم جبرئیل آورده دیگر! حالا ما که ناتوانیم در فهم این موارد؛ تنها اشک شوق می ریزیم و آنجائی که می گویند: در را به پهلو زدند، یک شکل دیگر اشک می ریزیم.
اینها به ما نگفتند: شما یاد بگیر ! امّا آن چیزهائی که خود حضرت گفته، آنها را باید یاد بگیریم و آن کتابهائی است که برای هزار سال قبل است، دست اوّل است ؛ نظیر دلائل المامه ی مرحوم طبری.
طبری از علمای بزرگ شیعه است. او صاحب دلائل المامه، یک چند سالی قبل از شیخ طوسی بوده است. البته در یک عصر زندگی می کردند، ولی سنّ شریف ایشان چند سال قبل از سنّ شریف شیخ طوسی بود. ایشان در این کتاب دلائل المامه، مسنداً از حضرت نقل می کند.
آقایان روحانیون حتماً این کتاب را ببینند. البته، آنچه که در فضائل این خاندان است، نوشته صد سال قبل، دویست سال قبل، سیصد سال قبل، مثل مرحوم مجلسی، همه اینها نور است. امّا وقتی شما دسترسی دارید به آن سند اوّل و دست اوّل، خب دیگر به بحار و اینها نوبت نمی رسد این بحار مال چهار صد سال قبل است. آن کتاب مال قبل از چهار هزار سال.
خدا در قرآن فرمود: شما بدهکارید؛ به پیغمبر بدهکارید. برای اینکه او شما را آدم کرده، زنده کرده، نیاکان شما بت پرست بودند. این ا ستجیبوا لله و ل لرّسول ذا دعاکم ل ما یحی یکم (1)، به برکت پیغمبر است. خب شما باید اجرش را بدهید. لا اسئلکم علیه اجراً ؛ اجرش چیست؟ لا المودّه ف ی القربی (2). باید با خاندان پیغمبر رابطه گرم داشته باشید. آدم اگر اینها را نشناسد، چطوری با اینها رابطه داشته باشد؟ پس معرفت اینها لازم است، توأم با محبت شان. معرفت شناسنامه ای البته خوب است، ولی مشکلی را حل نمی کند و محبت نمی آورد.
وجود مبارک فاطمه زهراء که اوّل حامی ولایت بود؛ برای اینکه مدرسه عالمانه داشت و به استناد آیات قرآنی حدیث نقل می کرد تا تثبیت کند علی جای پیغمبر نشسته است.
طبری در دلائل المامه، مسنداً نقل می کند از ذات مقدّس زهرا (س) که روزی در مدینه زلزله ای آمد. همه از خانه ها بیرون آمدند، فرار کردند، و دیوارها هم مرتب می لرزید. همه هم ترسیدند. اینها دیدند وجود مبارک علی بن ابیطالب هراسی ندارد! خوب زلزله است، زمین لرزه است، زیر آوار رفتن است. از مدینه بیرون آمدند. همه می دیدند دیوارهای مدینه دارد می لرزد، و حضرت امیر اصلاً ترسی ندارد. عرض کردند: یا علی! زلزله است، در شما هیچ اثری نیست، مثل اینکه خبری نیست؟ عرض کردند: یا علی! چطور در شما هیچ اثری نمی کند؟ حضرت زهرا (س) نقل می کند در حضور این مردم وجود مبارک حضرت امیر، دستش را گذاشت روی زمین، فرمود: اسکنی (3)، ساکن باش؛ دیدند زمین آرام شد! این؛ علی(ع) این است. اسکنی ب ذن الله، آرام؛ آرام شد.
همه علل و عوامل طبیعی زلزله حق است، هیچ حرفی در آن نیست. مرض به وسیله میکروب می آید، ویروس می آید، علل و عواملی دارد، امّا نّی ابر ء الأکمه و الأبرص ب ذن الله(4)؛ مسیح هم در کنارش هست. زلزله صدها علل و عوامل طبیعی دارد، همه اش حق است امّا اینها علل قابلی اند، علل معّد و ممّد اند، کار به دست دیگری است. آن دیگری اگر به خلیفه اش اجازه بدهد که بگوید: زمین آرام! می گوید: چشم. بعد این آیه را خواند: و ذا زلزله ... . فرمود: این که یک زلزله مختصر است. ذا زلز لت الأرض ز لزالها. و أخرجت الأرض أثقالها. و قال النسان مالها. یومئ ذ تحدّ ث أخبارها. ب أنّ ربّک اوحی لها (5)، این انسان علی بن ابیطالب است!
حالا اگر کسی این مقامات را به وسیله زهرا (س) بشناسد، آنوقت علوی خوبی خواهد بود، دیگر به دنبال دیگری نمی رود. اما اگر نه، به وسیله همان بخشش ها و مبارزات و اینها بشناسد چون آنها امثال و شواهد و نظائر دارد، ممکن است دنبال دیگری هم برود. این که اولین حامی ولایت وجود مبارک زهرا (س) بود، تا شاگردانش جمعش می شدند؛ مسنداً، به استناد آیات قرآنی، آنچه را که خودش حجت خداست و معصوم هست، دیده بود؛ برای مردم بیان کرد تا روشن بشود علی جای پیغمبر نشسته است.
¤ سخنرانی آیت الله جوادی آملی (دام ظله) در خطبه دوم نماز جمعه قم؛ 20 تیرماه 1382
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) انفال . 24 (2) شوری . 23 (3) دلائل المامه. ص 2
(4) آل عمران . 49 (5) زلزله . آیات 1 تا 5