مقدمه :
زنان درطول تاریخ ، دوره های مظلومیت متعددی راسپری کرده است ،دردوره وحشیگری زن به عنوان انسان شناخته نمیشد،درمیان اقوام دیگر،گاهی برای اوشخصیت حقوقی قائل نبودند،عده ی اوراهمراه شوهر میسوزاندند.گروهی دختران رازنده به گورمیکردند، بعضی ازترس فقردختران خودرامیکشتند.
ظهوراسلام به زن ارزش والاداد،تاآنجا که زنان دوش به دوش مردان ازامتیازات اجتماعی برخوردارگشتند ومکمل همدیگرقلمدادشدند.
اسلام باارائه الگوهای همچون مریم وفاطمه ،زنان راهمدوش پیامبران میدانند.
درعصرحاضرودرجمهوری اسلامی ایران مشاهده میشود که زنان مسلمان همگام بامردان ،نقش بسیارمهمی درپیشبرداسلام ومکتب حقه ی آن دارند.
درمیان مقررات وقوانین اسلام گاها احکامی دیده میشود که دستاویزی متهجران وبد خواهان گشته است ،مباحثی همچون ارث زن ومرد،قضاوت زن ،حجاب زنان ،حضورزن دربیرون ازخانه و…ازاین قبیل است ،زیراحکمت آنهاتااین زمان برای بشرقابل درک نیست.
یکی ازبحثهای که دراین زمینه مطرح است جوازخروج زنان ازمنزل برای شرکت درنمازجماعت است ،عده ی ازعلما مسجدرابرای زنان بهترین مکان نمازمیدانند،عده ی دیگرمعتقد است خانه برای زن بهترین مکان نمازاست.
دراین رساله سعی میکنیم درموردخروج زن ازمنزل وشرکت اودرنمازجماعت به احادیث ،نظرات علما وبرداشتهای مختلف اشاره نمائیم ومنابع شیعه وسنی رابه تفصیل موردتفحص قراردهیم .
زن دراسلام وجوامع غیر اسلامی
زن درطول تاریخ ، دوره های مظلومیت متعددی راسپری کرده است ،بی توجهی به زنهادراعصارقدیم ودوران جدید فرازونشیبهای گوناگون داشته است ، درزمانها ومکانهای مختلف ودربین اقوام گوناگون حرمت شکنی زنها بصورتهای متفاوتی نمودپیداکرده است،دربین همه امتهای گذشته اسارت زنان بنحوی مشاهده میگردد،کیفیت وکمیت حرمت شکنی زن رابطه مستقیم داشته است بادرک ،فهم ودانش ملتها،هرقدربه دانائی مردهاافزوده میگشت توجه به زنان نیز افزایش پیدامیکرد.
فی الجمله سه حالت زیررامیتوان برای نادیده گرفتن حقوق زن دردوره های گذشته تصورکرد:
· درقبائل وحشی زن بعنوان کالاواساس ودرجایگاه پائینترازحیوانات اهلی قرار
داشت.
· درمرحله بعدی زن رافقط بعنوان یک حیوان وموجودزنده بحساب می آوردند.
· درمرحله سوم زن راانسان محسوب میکردند امااورابطورمطلق تحت قیمومیت مرد قرارمیدادند.
عوامل متعدد باعث میشد تامردان درگذشته دیدگاههای ظالمانه نسبت به زنان داشته باشند،تاریخشناسان دراین زمینه نظرات گوناگونی ارائه نموده اند، علتهای زیرعمده ترین دلایل برای ستم به زنهادرتاریخ محسوب میشود:
1. خوی حیوانی وغریزی مرد.
2. وابسته مالی بودن زن به مرد.
3. جهالت انسان .
4. مردسالاری مفرَط.
5. بیفائده بودن زن درجنگها.
برای آنکه باجایگاه زنان درمیان ملل گذشته آشناگردیم دیدگاهها،باورها وعقائد تک تک همه تمدنها واقوام متقدم درشرق وغرب عالم راموردمطالعه قرارمیدهیم :
1 ـ یونان
ظ یکی ازتمدنهای پررونق ماقبل تاریخ دریونان قرارداشت ،یونانیها اگرچه درزمینه علوم وفنون به پیشرفتهای دست پیداکرده بودند ولی دراصلاح رفتارهای خشن خود بازنان موفقیت چندانی نداشته اند ،درتمدن یونان برای زن شخصیت حقوقی قائل نبود،زن رازاده شیطان وعضو پاک نشدنی میدانستند،اورادرهیچ کاری مداخله نمیدادند،حتی نقش انسان مستقل رابرای او پذیرانبودند.
دراین جامعه زن مانند حیوانات اهلی مورد معامله وخرید وفروش قرارمیگرفت، طلاق دادن زنان نازا هیچ منعی نداشت ،اگرزنی بطورطبیعی اززادوولد محروم بود شوهرمجازبود بدون هیچ دلیل دیگراوراطلاق دهد .
یکی ازرسومات غیر اخلاقی یونانیها این بود که اگرمردی عقیم بود برادریا یکی ازنزدیکان مرد اوحق داشت زن اورابارورنماید، همسر اومجبوربود به این ستم بزرگ تن دردهد.
دربین یونانیان قدیم ازدواج باخواهرناتنی منع قانونی نداشت
مادر«موسین»سخنورمشهوریونانی بوسیله پدرش به یکی ازدوستان اوهبه گردیدکه باوی همبسترگردد.
حقوقدان معروف یونانی «لیکرک»درفلسفه اجتماعی خود امانت گرفتن واستقراض زن وتمتع اززن شوهردارراتجویزمیکند.
حکیم اسپارتی درمورد زن میگوید:«زن حیوان درازمووکوتاه فکراست»
آنها زن رامظهرنیروی اهریمن وغیر قابل تربیت می دانستند.
درآتن یک مرد میتوانست بدون هیچ قید وشرط زنان متعدداختیارنماید،دراین جامعه برای زن شخصیت انسانی مستقل قائل نبودندوگاهی یک زن میتوانست به چند نفرتعلق داشته باشد.
2 ـ روم
زنان رومی نیز وضع بهترازهمجنسان یونانی خودنداشتند،درروم زن اجازه خرید وفروش نداشت وفقط مجازبودتاسقف بسیارمحدودی معامله نماید،دراسپارت اگرزنی ازپسرزائیدن محروم میشد اورابه مرگ محکوم میکردند،سلوک بازن مساوی بود بازجروریاضت سخت بطوری که برای تقویت اراده ومالکیت برنفس آن راتجویز میکردند.
زن مظهرشیطان وانواع ارواح موذیه شناخته میشدواورالایق حشردرقیامت نمیدانستند.
دربعض جاها ازخندیدن وسخن گفتن اوجلوگیری میکردند، گاهی دهان اوراجزبرای خوردن می بستند.
مثَل معروفی درمورد زن داشتند:«نه خررااسب میتوان نامید ونه زن راانسان».
آنان زن را موجود فتنه انگیز،آشوبگروسزاواررفتاربردگان میدانستند.
درحقوق روم امتیازات خویشاوندی مخصوص مردان است وخویشاوندی زنان را برسمیت نمی شناسد لذابرای آنها حقی ازاین جهت قایل نیست.
3 ـ آئین بودا
درآئین معنوی بودا وجودزن مساوی است باشوم بودن وبدشانسی ،بطوریکه زنان عامل شکست وابتربودن طرحها بحساب می آید.
«بودا »زنان راباعث شکست آیین خوددانسته چنین میگوید : «اگرزنان ازآئین من پیروی کند آئین من فقط پانصد سال دوام خواهد آورد.» .
4 ـ چین