سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هرکس را که زود به زود طلاق می دهد و همسر عوض می کند، دشمن می دارد . [امام باقر علیه السلام]

مقدمه

علامه محمد باقر مجلسی یکی از علمای قرن 11 شیعه است که جامع فنون علوم و ادب است. ایشان همزمان با پذیرش مرجعیت در امور اجتماعی، در حوزه علوم دینی نیز سرآمد روزگار بود. تتبُّعات و تحقیقات علمی علامه مجلسی قبل و بعد از او در میان فقهای شیعه کم نظیر است.

در کتاب جامع الروات[1]، ایشان را لایق اوصاف زیر میداند و با عبارات آتی، مدح مینماید:

«استاذنا و شیخنا، العلامه، المحقق، المدقق. جلیل القدر، عظیم الشأن، رفیع المنزله، وحید عصره، فرید دهره، ثقة.ثبت. عین. کثیر العلم. جیّد التصانیف. و امرُهُ فی عُلوّ قَدره و عَظم شأنه و سُمُو رتبته و تبحره فی العلوم العقلیه و النقلیه و دقة نظره و اصابة رأیه و ثقته و امانته و عدالته اشهر من ان یذکر و فوق ما یحوم حوله العباره. و بلغ فیضُه و فیضُ والدِه رحمه الله تعالی دینا و دنیا، باکثر الناس من العوام و الخواص جزاه الله تعالی افضل جزاء المحسنین. له کتب نفیسة جیده.[2]»

ایشان بیش از یکصد کتاب به زبان فارسى و عربى نوشت که تنها یک عنوان آن بحار الأنوار است با 110 جلد و عنوان دیگر مرآت العقول است با 26 جلد.

این مقاله نگاهی اجمالی دارد به کتاب ارزشمند بحار الانوار و انگیزه و نحوه تألیف آن.

جایگاه بحار الانوار در لابلای مقدمه ارزشمند آن

علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار، سیر تألیف، انگیزه، و پروژه های مرتبط با دائرة المعارف بحار الانوار را شرح میدهد، از تتبٌّع و دقت در مقدمه آن میتوان به ارزش علمی آن پی برد.

ایشان مطالعات علمی و تتبُّع در فنون مختلف را از مقدمات پروژه بحار الانوار میداند و مراحل آغازین آن را چنین بیان می نماید:

1.       استعداد ذاتی و علاقه تام در فراگیری انواع علوم و فنون:

   «إنی کنت فی عنفوان شبابی حریصا على طلب العلوم بأنواعها[3]»

2.      منبع بودن قرآن و حدیث، برای همه علوم:

«فوجدت العلم کله فی کتاب الله العزیز الذی‏ لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ‏ و اهل بیت النبی (ص)[4]»

3.      انتخاب علوم اهل البیت (ع):

«فاخترت الفحص عن أخبار الأئمة الطاهرین الأبرار سلام الله علیهم[5]»

4.      مطالعه کتب معروفه موجود، و گردآوری و تفحص از کتب نایاب:

«ثم بعد الإحاطة بالکتب المتداولة المشهوره،تتبعت الأصول المعتبرة المهجوره[6]»

5.      تألیف و تدوین کتاب جدید:

«فعزمت ... على تألیفها و نظمها و ترتیبها و جمعها[7]»

6.      نامگذاری کتاب جدید:

«سمیته بکتاب‏ بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار[8]»

ایشان سپس به تبویب و دسته بندی کتاب بحار الانوار اشاره مینماید و هفت خصوصیت زیر را که هرکدام در تاریخ معارف شیعه بی نظیر است، برای آن توصیف مینماید:

اول_ به فصول، ابواب و مقاصد، تقسیم شده است:

«متسقة الفصول و الأبواب مضبوطة المقاصد و المطالب[9]»

دوم _ دارای نظم بی سابقه است:

«على نظام غریب و تألیف عجیب لم یعهد مثله فی مؤلفات القوم و مصنفاتهم[10]»

سوم _ هر باب آن با آیات قرآن مر بوط به همان باب و تفسیر آیات، آغاز میشود:

«فصدرتُ کل باب بالآیات المتعلقة بالعنوان ... ثم أوردتُ بعدها شیئا مما ذکره بعض المفسرین فیها[11]»

چهارم _ همه اخبار مرتبط با همان باب را یکجا گردآوری نموده ام:

«قد حاز کل باب منه إما تمام الخبر المتعلق بعنوانه أو الجزء الذی یتعلق به مع إیراد تمامه فی موضع آخر[12]»

پنجم _واژه های مبهم را توضیح داده ام:

«أوضحتُ ما یحتاج من الأخبار إلى الکشف[13]»

ششم _ از طولانی شدن ابواب و حجیم شدن کتاب، پرهیز نموده ام:

«لئلا تطول الأبواب و لئلا یکثر حجم الکتاب[14]»

هفتم _ بعض بابها و عناوین را برای اولین بار در تاریخ کتب شیعه، در این کتاب آورده ام:

«اشتماله على کتب و أبواب کثیرة الفوائد جمة العوائد أهملها مؤلفو أصحابنا رضوان الله علیهم فلم یفردوا لها کتابا و لا بابا ککتاب العدل و المعاد و ضبط تواریخ الأنبیاء و الأئمة ع و کتاب السماء و العالم المشتمل على أحوال العناصر و الموالید و غیرها[15]»

ایشان تألیف بحار الانوار را بشارتی برای اهل علم میداند و ضمن اشاره به خصوصیات دیگری از کتاب، از طالبین علم میخواهد تا بدون شک و تردید علمی، از کتاب او استفاده نمایند:

«أقبلوا نحو مأدبتی‏ هذه مسرعین، و خذوا ها بأیدی الإذعان و الیقین فتمسکوا بها واثقین» ... «فیا بشرى لکم ثم بشرى لکم إخوانی[16]»

ایشان اوصاف زیر را که از ویژگیهای منحصر بفرد است، از امتیازات محتوایی کتاب میداند و مینویسد:

·       جامعة المقاصد.

·       طریفة الفرائد.

·       لم تأت الدهور بمثله.

·       حسنا و بهاء.

·       أنجم طالع من أفق الغیوب.

·       لم یر الناظرون ما یدانیه نورا و ضیاء.

·       صدیق شفیق.

·       لم یعهد فی الأزمان السالفة شبهه صدقا و وفاء.

·       اشتماله على أنواع العلوم و الحکم و الأسرار.

·       إغنائه عن جمیع کتب الأخبار[17].

علامه مجلسی در مقدمه کتاب بحار الانوار و در آغاز تألیف آن، با نیت صادقانه و توکل عابدانه خود، فرضیه ای را مطرح مینماید که امروزه ما شاهد تحقق آن هستیم، ایشان در مورد «مصدر واقع شدن» کتاب، چنین پیش بینی مینماید:

«...أن یکون کتابی هذا إلى قیام قائم آل محمد علیهم الصلاة و السلام ... مرجعا للأفاضل الکرام، و مصدرا لکل مَن طلب علوم الأئمة الأعلام، و مرغما للملاحدة اللئام[18]»

علاوه بر آنچه ذکر شد، در مقدمه، به انگیزه مؤلف، مصادر کتاب، طرحهای آینده و فهرست موضوعات اشاره شده است.

1.     انگیزه مؤلف

علامه مجلسی در مقدمه بحار الانوار به انگیزه تألیف کتاب اشاره مینماید و عامل عمده آن را همانطوری که قبلا اشاره شد، بهره مندی از جشمه سار علمی قرآن و اهل البیت (ع) و فانی بودن فنون دیگر، و سودمندی معارف دینی میداند. ایشان در این زمینه مینویسد:

« من، در آغاز جوانى بر دانش‏آموزى در انواع علوم حریص بودم و مدتى از عمر خویش را در استفاده از این دانش‏ها سپرى کردم، ولى پس از اندیشه در ثمرات این علوم و تأمل در علم سودمند براى آخرت، دریافتم که زلال علم تنها از سرچشمه وحى و روایات اهل بیت( ع) به دست مى‏آید...[19]»

2.    مصادر بحار الانوار

از امتیازات بی بدیل کتاب بحار الانوار این است که میتوان آن را جامع همه مصادر و میراث شیعه دانست. علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار برای موضوعات حدیث، فقه، اصول، تفسیر، رجال، انساب، تاریخ، کلام، فلسفه و لغت، به صدها اثر علمی مراجعه داشته است. تعداد مصادر شیعه، که ایشان از آنها برای گردآوری احادیث استفاده نموده است بیش از 370 مصدر است.

3.   طرح پروژه بحار الانوار

علامه مجلسی، در رابطه با بحار الانوار، پروژه های کلانی را طراحی مینماید که یکی از آنها، نوشتن شرح جامع و بی سابقه ، برای آن است، ایشان مینویسد:

«و فی بالی ... أن أکتب علیه شرحا کاملا یحتوی على کثیر من المقاصد التی لم توجد فی مصنفات الأصحاب[20]»

بعض محققین معتقدند که مجلسى، روایاتى را نیز در دست داشته که در بحار نیاورده و بنا داشته آنها را همراه با روایات جدیدى که به دست مى‏آورد، در کتابى مستقل با عنوان« مستدرک البحار»، جمع نماید که متأسفانه اجل به او مهلت نداد.

ایشان زمانی که در سال 1070 هجری قمری پروژه بحار الانوار را آغاز نمود، تصور نمیکرد که اجل، به او فرصت اتمام نیمه دوم جزء پانزدهم را نخواهد داد. لذا مشاهده میشود که شیوه نگارش مجلدات پایانی با بقیه کتاب، بسیار متفاوت است و برخى عناوین باب‏ها خالى است و روایتى در آنها دیده نمى‏شود. هم‏چنین توضیحات و بیان‏هاى علامه نیز در این قسمت از کتاب، کاهش چشم‏گیرى دارد.

این مجلدات، توسط میرزا عبد الله افندى، صاحب ریاض العلماء که از شاگردان علامه بوده، پاک‏نویس شده است.

 

نتیجه:

جا دارد علمای شیعه خود را مکلف بدانند تا از دریای معارف بحار الانوار به طور مبسوط، بهره ببرند و در جهت تحکیم مبانی حقه شیعه، تلاش نمایند. مبادا خدای نخواسته با قول و عمل و کتابت خود باعث تضعیف میراث ارزشمند علمی علمای سلف گردند.

پایان